انجمن گلف NCGU
ناگفته های بهرام افشارزاده:

نباید مدیرعامل استقلال می شدم

نباید مدیرعامل استقلال می شدم

انجمن گلف: یکی از شاخص ترین مدیران ورزش ایران بواسطه این که سالهای زیادی را در ورزش حضور داشته و ناگفته های زیادی دارد، قسمتی از اتفاقاتی که پشت سر گذاشته را بازگو کرد.


به گزارش انجمن گلف به نقل از ایسنا، بهرام افشارزاده یکی از شاخص ترین مدیران ورزش ایران است که انواع و اقسام سمت ها را تجربه کرده و کاملا با زیر و بم ورزش ایران آشنایی دارد. اگر بخواهیم تمام سمت های داخلی و بین المللی او را نام ببریم، بطور قطع به اندازه یک کتابچه می شود ازاین رو به همین کفایت می نماییم که هم در سازمان تربیت بدنی وقت صاحب پست بوده و هم مسئولیت های مختلفی (خزانه دار، هیات اجرایی و چهار دوره دبیرکل) در کمیته ملی المپیک داشته است. در فدراسیون های ژیمناستیک و وزنه برداری هم رئیس بود و برای مدتی هم مدیر عامل باشگاه استقلال شد که تجربه کاملا متفاوتی برایش محسوب می شد.
شاید این طور به نظر برسد که این مدیر ۸۰ ساله هم اکنون به دور از هیاهو و جنجال های ورزش ایران در آن سوی کره زمین دوران بازنشستگی را می گذراند. اما با کمی گپ زدن با او متوجه می شوید که به هیچ عنوان از ورزش ایران دل نکَنده و همچنان پیگیر اتفاقات ورزش ایران است.
اختلاف زمانی مانع از این شد که بتوانیم ساعتهای طولانی با این مرد همه فن وحریف ورزش ایران گفت و گو نماییم اما باز هم فرصتی پیش آمد تا در مورد بعضی از مهم ترین اتفاقات دوران کاری اش صحبت نماییم. بطور قطع فردی مانند او که سالهای زیادی از عمرش را در ورزش بوده است، ناگفته های زیادی دارد اما ترجیح می دهد هر چیزی که امکان دارد ایجاد حاشیه کند، همچنان ناگفته بماند. با این وجود حرف های جالبی در مورد کمیته ملی المپیک، تعلیق فدراسیون ها و حضور در باشگاه استقلال بیان کرد که به رشته تحریر درآوردیم.
در ادامه گفت و گوی ایسنا با بهرام افشارزاده را می خوانید:


* پس از سالها فعالیت در سمت های مختلف ورزشی، مدت زمانی است که از آن دور هستید. دلتنگ فضای ورزش نشده اید؟
درست است که از عشق خودم (ورزش) جدا شدم امافراموشش نکرده ام. از پنج سالگی ورزش کردم و تمام زندگی ام را در اختیار ورزش و ورزشکاران قرار دادم و خوشحالم هنوز هم با ورزش زندگی می کنم. به صورت مرتب با ورزشکاران در ارتباط هستم. امکان دارد ایراد بگیرم که مثلاً چرا فلان اتفاق در ورزش افتاده اما ۵۰ - ۶۰ سال از زندگی من در ورزش بوده است و باید کمک کنم تا اگر مساله ای هم هست، برطرف شود. از راه رسانه ها مرتب در جریان کارهای کمیته ملی المپیک، وزارت ورزش و ورزش ایران هستم. خوشبختانه آقای خسروی وفا با همکاری هیات اجرایی برای بازی های آسیایی و المپیک مشغول هستند و اگر مورد خاصی باشد، در خدمتشان هستم.
*کمیته ملی المپیک روزهای مهمی را در پیش دارد. زمانی که خود شما دبیرکل کمیته ملی المپیک بودید، چالشی ترین موضوعی که با آن درگیر بودید، چه بود؟
معمولاً چالش خاصی نداشتم و با فدراسیون ها و هیات اجرایی هماهنگ بودم. فقط آن زمان اساسنامه چالش برانگیز بود و مرتب تغییر می کرد. در ورزش نمی توان گفت چالش ترین مساله چه بوده چون هر روز یک برنامه و مشکل جدید وجود دارد. با این وجود من در کمیته ملی المپیک آرامش داشتم جزء مساله انتخابات کمیته ملی المپیک که باید سر وقت انجام می شد، خوشبختانه چالش دیگری به آن صورت نداشتم. در زمان ریاست علی آبادی با عنایت به فضایی که در هیات اجرایی بود، مساله ناراحت کننده ای نداشتیم. بین هیات اجرایی، فدراسیون ها و وزارت ورزش وفاق بود و یادم نمی آید مساله چالش برانگیز خاصی داشتیم.
*اما برای المپیک لندن چند فدراسیون تعلیق شدند و به مشکل برخورد کردید.
در آن زمان اساسنامه فدراسیون ها مشکل داشت و برخی از روسای فدراسیون ها شکایت کرده بودند مانند قایقرانی و تیروکمان. فدراسیون های جهانی هم معتقد بودند که باید کار فدراسیون ها برابر با اساسنامه فدراسیون جهانی صورت گیرد. ما هم دنبال این بودیم که انتخابات ها برابر با مقررات فدراسیون های جهانی و کمیته بین المللی المپیک صورت گیرد.
اساسنامه این فدراسیون ها چالش برانگیز بود یکی از مهم ترین مسائل این بود که فدراسیون های جهانی می گفتند، رئیس مجمع نباید وزیر ورزش بلکه باید از اعضای مجمع باشد. ما چندین جلسه داشتیم حتی در المپیک لندن من و آقای علی آبادی و وزیر وقت ورزش با شیخ احمد جلسه داشتیم حدودا مشکلات حل شد. فدراسیون های جهان اعتقاد دارند باید فدراسیون های ملی استقلال داشته باشند و نباید استقلال آنها توسط هر سازمان دولتی به خطر بیفتد.
واقعا با قبول مدیرعاملی استقلال تصمیم خوبی نگرفتم. وزیر به من گفت باشگاه استقلال مشکلاتی دارد و برای من ابلاغ صادر کرد. دوستان گفتند نباید می پذیرفتم اما آقای گودرزی از من خواهش کرد که این کار را انجام دهم
یکی از مهم ترین مسائل اینست که وزیر ورزش، فدراسیون های ملی، مدیرکل دفتر امور مشترک فدراسیون ها و کمیته ملی المپیک باید اساسنامه فدراسیون های جهانی را مطالعه کرده و نسبت به آن آگاهی داشته باشند. فدراسیون های جهانی بر این باورند که هر مشکلی برای هر فدراسیون ملی پیش بیاید به شخصیت آنها هم لطمه وارد می شود و باید از فدراسیون های ملی دفاع کنند.
فدراسیون های ملی ما هم باید با کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش هماهنگ باشند و از هر دو محبت دیده باشند تا مشکلات را خودشان در داخل حل کنند نه این که فدراسیون های جهانی ورود کنند. اگر فدراسیون بین المللی ببیند حق فدراسیون ملی ضایع شده است، تعلیق می کنند و با این تعلیق صرفاً می خواهند اخطار بدهند تا همه متوجه شوند که فدراسیون جهانی به فدراسیون ملی خود توجه دارد.
*مهمترین دلیل ایجاد این تعلیق ها یا تهدید به تعلیق ها چه چیزی است و فکر می کنید چگونه می توانیم مانع آن شویم؟
زمانی که آقای دنیا مالی را از قایقرانی برکنار کردند، خیلی مشکلات به وجود آمد اما او آگاهانه رفتار کرد. با فدراسیون بین المللی خود هم هماهنگ کرده بود و چندین جلسه برگزار شد و خیلی مساله خوب پیش رفت. بهرحال فدراسیون های جهانی قبول نمی کنند که رئیس فدراسیون ملی با دلیل یا بدون دلیل توسط وزیر ورزش برکنار شود. خوشبختانه آن زمان با گفتگو هایی که با وزارت ورزش و فراکسیون ورزش مجلس انجام دادیم، این مساله حل شد و دو فدراسیون قایقرانی و تیروکمان از حالت تعلیق درآمدند. در کل تعلیق نباید پیش بیاید و اگر به اساسنامه فدراسیون های جهانی و فدراسیون ملی توجه نشود و تعلیق پیش بیاید، حل آن زمان بر است.


مساله تعلیق سبب شده بود که یک مدتی فدراسیون های جهانی روی ورزش ایران تمرکز کنند. به نظرم باید خیلی کمتر در مسائل فدراسیون های ملی ورود نماییم. تعویض روسای فدراسیون ها باید بر مبنای منطق باشد و فدراسیون های ملی ما هم باید آگاهانه رفتار کنند تا وزارت ورزش به مسائل شان ورود نکند. البته باید از فدراسیون های جهانی، فدراسیون های ملی و رسانه ها تشکر کنم که در آن زمان در مورد مشکلاتی که داشتیم ما را کمک کردند.
البته اگر در تعویض رئیس فدراسیون اشتباه کردیم باید اشتباه خویش را قبول نماییم و با ارسال نماینده به فدراسیون جهانی رشته مربوطه یا دعوت از آنها تلاش نماییم گفت و گو نماییم. فدراسیون های جهانی هم به ورزش ایران علاقه مند هستند و خیلی تمایل ندارند که تعلیق کنند چون به هر حال ورزش آن کشور فعال است وتعلیق را شکست خود می دانند. برای نمونه زمانی که قایقرانی تعلیق شد، شرایط خوبی داشت و فعال بود. در بازی های آسیایی نتیجه خوبی گرفته بود و جا دارد از اینجا از آقای قلم سیاه که بنیانگذار قایقرانی بود تشکر کنم. البته زحمات آقای دنیا مالی را نباید فراموش نماییم و او به فدراسیون شخصیت داد و از مربیان صاحب نام دعوت کردیم و آقای دنیا مالی هم میزبانی خوبی انجام داد.
اگر واقعا کمیته ملی المپیک، وزارت ورزش و شورای المپیک آسیا، کمیته بین المللی المپیک و فدراسیون های جهانی از هم شناخت داشته باشند، تعلیق در بین نیست. اگر روسای فدراسیون ها، کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش ارتباط خوبی داشته باشند و مشکلات را حل کنند، تعلیق در کار نخواهد بود.
*چرا وزارت ورزش در زمانی که شما دبیرکل بودید، کمک نمی کرد تا تعلیق فدراسیون های ملی پیش نیاید؟
وزارت ورزش همکاری می کرد و با توجه نشست هایی که برگزار شد، قبول کرد که IOC درست می گوید. البته مقداری گرفتاری و اختلاف سلیقه بود. در کل اگر بین کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش هر کشوری هماهنگی نباشد، خود به خود ضرر آن به فدراسیون های ملی و ورزش آن کشور می خورد. خوشبختانه آن زمان، هر مشکلی بود با جلسات گوناگونی که داشتیم برطرف شد.




*زمانی که دوره ریاست علی آبادی به پایان رسید انتخابات کمیته ملی المپیک با تاخیر زیاد برگزار شد، علت واقعی این تاخیر چه بود؟
برگزار نشدن انتخابات بخاطر مشکلات اساسنامه ای بود و البته مشکلاتی هم فدراسیون های قایقرانی و تیروکمان داشتند. نامه نگاری هایی انجام دادیم. البته آن زمان هم مثل هم اکنون نبود که بلافاصله با تلفن، ایمیل و واتس اپ جواب بدهند و مقداری طول می کشید. خود من اعتقادی به این ندارم که انتخابات کمیته ملی المپیک خیلی زمان ببرد و باید دو ماه پس از بازی های المپیک به برگزاری انتخابات اقدام نمایند. اگر انتخابات بموقع انجام نشود، به المپیک و بازی های آسیایی دوره بعد ضرر وارد می شود.
در استقلال هیات مدیره قوی داشتیم اما وزیر ورزش وقت می خواست اعمال نظر کند و ما نمی توانستیم آنرا قبول نماییم. در مورد قرارداد وریا غفوری، روز آخر نقل و انتقالات بود و باید امضا می شد، یادم می آید ساعت یک و نیم - دو نیمه شب بود سی تا چهل نفر از تماشاگران به خانه ما آمدند. من آن موقع شب نمی توانستم با آقای گودرزی تماس بگیرم و باید قراردادش را امضا می کردم اما خب ناراحت شده بود که چرا هماهنگ نکرده بودیم.
*شما پس از کمیته ملی المپیک، مدتی مدیرعامل استقلال شدید. آن زمان خیلی ها معتقد بودند که نباید وارد فضای فوتبال شوید و خودتان فکر می کنید، تصمیم درستی گرفتید؟
واقعا تصمیم خوبی نگرفتم و نباید قبول می کردم. در مجمع کمیته ملی المپیک که از دبیرکلی انصراف دادم، آقای گودرزی اعلام نمود که بعنوان مشاور فعالیت کنم و مدت زمان زیادی در روابط بین الملل انجام وظیفه کردم. یک روز به من گفت باشگاه استقلال مشکلاتی دارد و برای من ابلاغ صادر کرد. دوستان به من گفتند نباید می پذیرفتم اما آقای گودرزی از من خواهش کرد که این کار را انجام دهم. در آن زمان تلاش کردم به وزارت ورزش و باشگاه استقلال کمک کنم.
*مهمترین مشکلی که در باشگاه استقلال با آن مواجه بودید چه بود؟
باشگاه اساسنامه منسجمی نداشت و با مشکلات مالی روبرو بود، خود به خود مشکلات خیلی زیادی بوجود آمد که البته برطرف شد. کلا فضای فوتبال با رشته های دیگر فرق دارد. به هر حال اعضای هیات مدیره، تماشاگران، بازیکنان هم شرایط خاص خویش را دارند و بدهی های انبوهی که از گذشته وجود دارد، بحث گرفتن مربی یا رفتن مربی و بازیکن چالش های خودش را دارد.
وقتی کار را شروع کردیم اعضای هیات مدیره قوی داشتیم و واقعا خوب هم بودند. اما وزیر ورزش وقت می خواست اعمال نظر کند و ما نمی توانستیم آن چیزی که او می گفت را قبول نماییم چون وی در کنار کار نبود. ما می دیدیم که مشکلات به چه صورت است. راجع به پرداخت کردن پول مربی، ورزشکار و حتی قراردادی که می خواستیم امضا نماییم او باید نظر می داد. در مورد قرارداد وریا غفوری، روز آخر نقل و انتقالات بود و باید امضا می شد، یادم می آید ساعت یک و نیم - دو نیمه شب بود سی تا چهل نفر از تماشاگران به خانه ما آمدند. من آن موقع شب نمی توانستم با آقای گودرزی تماس بگیرم و باید قراردادش را امضا می کردم اما خب ناراحت شده بود که چرا هماهنگ نکرده بودیم. وریا بازیکن خوبی بود و معتقدم هنوز هم هست.
مورد دیگر این بود که مربی در مورد مبلغ قراردادش در دفتر آقای گودرزی، می گفت هر چی شما بگویید اما وقتی به باشگاه می آمد حرف دیگری می زد و ما هم نمی توانستیم عمل نکنیم چون فضا بگونه ای بود که باید هم مربی و هم ورزشکار راضی می شدند. فضای فوتبال بگونه ای است که نباید فضای باشگاه متشنج باشد. هر روز که به باشگاه می رفتیم، مشکل جدیدی وجود داشت که باید حل می کردیم. تا وقتی کسی به باشگاه نیاید و از نزدیک نبیند چه مشکلاتی وجود دارد نمی تواند از دور قضاوت کند.


*کسانی بودند که نمی خواستند شما در آن سمت بمانید؟
در وزارت ورزش می خواستند افراد خودشان به باشگاه استقلال بیایند. دنبال این بودند که به نحوی نباشم. من دنبال این نبودم که شناخته تر شوم یا بیشتر از این اسم افشارزاده را بشناسند، فقط می خواستم که کمک کنم. قصد من گرفتن پست یا میز مدیرعاملی در باشگاه استقلال نبود. در کل فضا آن گونه نبود که من آنطور که باید و شاید عمل کنم.
از دولت مجوز گرفته بودم اما آقای علی مرادی که بانی اصلی حضور وی در انتخابات کمیته ملی المپیک خودم بودم، نسبت به بازنشستگی من اعتراض کرد. پیش از مجمع دوستان به من گفتند اما به هیچ وجه باور نمی کردم چون همکاری صمیمانه ای با وزنه برداری داشتیم و در انتخابات کنفدراسیون آسیا از علی مرادی دفاع کرده بودم. باور نمی کردم در مقابل آن همه محبت و همکاری به خود اجازه دهد که چنین کاری کند.
*در صحبت هایتان گفتید از انتخابات دبیر کلی کمیته ملی المپیک در سال ۹۲ انصراف دادید. آن زمان تصمیم خودتان بود؟
درزمان انتخابات من مجوز از دولت گرفته بودم اما آقای علی مرادی که بانی اصلی حضور وی در انتخابات کمیته ملی المپیک خودم بودم، نسبت به بازنشستگی من اعتراض کرد. اصلا از او انتظار نداشتم واز طرفی اعضای مجمع که اکثرا روسای فدراسیون ها بودند، از فعالیت خالصانه من آگاه بودند سکوت کردند و سکوت آنهارا باور نداشتم. البته من هم نباید انصراف می دادم و باید صبوری می کردم. در انتها همان جلسه آقای مرادی گفته بود که اشتباه کرده اعتراض کرده است. البته دیگر از این ماجرا گذشته است و برای ورزش آرزوی موفقیت و سربلندی در مجامع آسیایی و جهانی را دارم.
* فشار از بیرون وارد نشد که تصمیم بگیرید از انتخابات کنار بروید؟
به هیچ وجه فشار از بیرون نبود چون بلافاصله آقای گودرزی من را بعنوان مشاور معرفی نمود. قبل ازانتخابات کمیته ملی المپیک، دوستان مشترک به من رجوع و اعلام کردند که آقای مرادی می خواهد در مورد بازنشستگی من صحبت کند اما به هیچ وجه باور نمی کردم چون همکاری صمیمانه ای با وزنه برداری داشتیم و در انتخابات کنفدراسیون آسیا از علی مرادی دفاع کرده بودم. باور نمی کردم در مقابل آن همه محبت و همکاری به خود اجازه دهد که چنین کاری کند. در دنیای ورزش نباید این گونه موارد پیش بیاید. آن زمان بهترین ارتباط را با مجامع بین المللی، IOC، شورای المپیک آسیا و ازطرفی مهمتر با فدراسیون ها ملی ایران داشتم و از ۲۴ ساعت وقتم در شبانه روز، ۱۶ ساعت و حتی بیشتر را در اختیار فدراسیون ها و وزارت ورزش قرار داده بودم.
*شما با انتخاب مجمع، دبیرکل کمیته ملی المپیک شدید اما در زمان ریاست رضا صالحی امیری اساسنامه تغییر نمود و دبیر کل انتصابی شد، این تصمیم را چطور دیدید؟
آقای صالحی امیری توانایی لازم داشت و اعضای هیات اجرایی هر آنچه که آقای صالحی امیری می گفت را انجام می دادند. به نظرم همه اعضای هیات اجرایی باید منتخب مجمع باشند چون دبیرکل خودش را مقید می داند که پاسخگوی تمام اعضای مجمع باشد اما وقتی که دبیرکل انتصابی باشد و از یک نفر ابلاغ بگیرد، باید به او پاسخ دهد. این مساله در زمان آقای صالحی امیری جواب داد و هر چه می گفت عمل می شد. به نظرم پست دبیرکلی کمیته ملی المپیک باید منتخب مجمع باشد. همانطور که مجمع رئیس و اعضای هیات اجرایی را انتخاب می کند، باید شرایطی فراهم گردد که دبیرکل را هم انتخاب نماید.


*در زمانی که دبیرکل بودید، هیات اجرایی از اعضای قوی تشکیل شده بود اما دوره قبل کمیته ملی المپیک اکثرا صاحب فدراسیون نبودند و به شکلی کار مشخصی در ورزش نداشتند، چقدر این مساله سبب پایین آمدن قدرت هیات اجرایی شد؟
زمانی که من دبیرکل بودم اعضای هیات اجرایی خوبی داشتیم. علی آبادی، محمود خسروی وفا، محمود مشحون، علی کفاشیان، قدمی، سید مهدی هاشمی، مهدی کرباسیان، شاهرخ شهنازی، شهریان و من عضو هیات اجرایی بودیم. همه نفرات این کاره بودند و نسبت به مسائل آگاهی داشتند و در جریان کار بودند. با نظر اعضای هیات اجرایی عمل می کردیم و مجری فکر خودم نبودم.
اعضای هیات اجرایی می توانند نقش بسیار اساسی در تصمیم گیری های رئیس داشته باشند. روزهای سه شنبه از ساعت ۶ تا حدود ۱۱ و نیم بامداد واقعا جلسه کاری داشتیم. از قبل مسائل را برای اعزام می فرستادیم، مطالعه می کردند و واقعا روی آن صحبت می کردند و اختلاف سلیقه ها را برطرف می کردیم. نتیجه همین شد که ما در بازیهای آسیایی گوانگژو و المپیک ۲۰۱۲ لندن بهترین نتیجه را گرفتیم. اعضای هیات اجرایی واقعا صمیمانه کار می کردند و خود من هم فضای کاری را واقعا باز می دانستم و با خیال راحت تصمیم گیری می کردم. از ساعت پنج - شش بامداد به کمیته می رفتم و تا ۱۱ شب کار می کردم. جا دارد از اعضای هیات اجرایی و اعضای کمیته ملی المپیک که در زمان ما بودند، تشکر و قدردانی کنم. آن زمان سخت می گرفتیم و ما را تحمل می کردند.
*در یک برهه زمانی شنیده می شد که ورزش ایران تهدید به تعلق شده است. چقدر از این تعلیق ها جدی بود و واقعا IOC کتبا ایران را تهدید به تعلیق کلی کرد؟
کمیته بین المللی المپیک زمانی تهدید به تعلیق می کند که جواب منطقی و اصولی به کمیته بین المللی المپیک داده نشود. وقتی هماهنگی باشد مرتب در تماس باشیم و مثبت و منفی وظایف را بگوییم، مطمئن باشید که تعلیق به وجود نمی آید. در فدراسیون جودو که این مشکلات به وجود آمد مقصر خود فدراسیون است که ارتباط نزدیک با فدراسیون جهانی نداشت و این تعلیق به وجود آمد.
*وزارت ورزش تا چه اندازه با کمیته در تعامل بوده است و چرا بیشتر زمزمه اختلاف بین این دو نهاد شنیده می شود تا تعامل؟
وزارت ورزش معمولاً باید هماهنگ با کمیته ملی المپیک باشد. اختلاف سلیقه بین کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش قبلا هم وجود داشت و هم اکنون هم وجود دارد اما باید خودمان به استقبال مسائل و مشکلات برویم و حل نماییم. این که کمیته ملی المپیک بگوید، آنچه که من می گویم درست است و وزارت ورزش هم در سازمان خود بگوید آنچه من می گویم درست است، مشکلات را بیشتر می کند. در زمانی که آقای عباسی وزیر ورزش و جوانان بود عاقلانه عمل می کرد. مشکلات بود و ایشان هم نظر خاصی راجع به فدراسیون ها داشت اما تلاش می کردم با نشست و جلساتی که داشتیم، حل نماییم. نفراتی که خود آقای عباسی تعیین می کرد در جلسات باشند، خبره بودند. افرادی که در وزارت ورزش بودند به مسائل آگاهی داشتند و مسائل را حل می کردیم. تعلیق هم به آن صورت احساس نمی شد و بیشتر بزرگنمایی می شد.


*در سال بازی های آسیایی و کسب سهمیه المپیک هستید. چرا فدراسیون ها و حتی وزارت ورزش در چند ماه مانده به بازی ها یادشان می افتد پیگیر امور باشند؟ در واقع برنامه منسجم چهار ساله ای از قبل وجود ندارد.
این اتفاق وقتی می افتد که انسجام در وزارت ورزش و ثبات مدیریتی در فدراسیون ها نباشد. رئیس فدراسیون شدن یک شغل خیلی مهم است چون سکان هدایت یک رشته را در دست می گیرد. فردی که رئیس می شود، باید آگاهی داشته باشد و احساس مسئولیت کند و بداند چگونه تصمیم بگیرد و چگونه انتخاب نماید. یک بحث مهم دیگر در مورد زمان انتخابات فدراسیون ها است و وزارت ورزش باید روی این مساله نظارت داشته باشد. نزدیک بازی های آسیایی رئیس فدراسیون تغییر نکند و باید تداوم مدیریت وجود داشته باشد.
از سوی دیگر باید روی مسائل فنی فدراسیون ها هم نظارت شود. وزیر ورزش باید سابقه افراد را بداند و با سابقه و تخصص آنها آشنایی داشته باشد. همینطور وزیر ورزش باید بداند دبیر یا دیگر افراد فنی که در فدراسیون ها انتخاب می شوند چه کسانی هستند و چه سابقه ای دارند. زمانی که آگاهی نباشد خود به خود منجر به شکست فدراسیون می شود. از طرفی تعداد فدراسیون های ما دارد بیشتر می شود و این مساله، کار وزیر ورزش را بیشتر می کند. در کشورهای دیگر تعداد رشته ها کمتر است و این سبب می شود که بتوانند به همه رشته ها برسند و نتیجه هم می گیرند.
*ایراداتی به نحوه انتخاب برخی روسای فدراسیون ها است. مثلاً بیشتر سفارش می شوند تا این که توانایی فرد مد نظر باشد. نظر شما چیست؟
رئیس فدراسیون باید آگاهانه انتخاب گردد. اگر انتخاب به سفارش نمایندگان مجلس یا با سفارش از داخل دولت، صورت گیرد دیگر این انتخاب آگاهانه نخواهد بود و انتخاب ارگان ها است. فردی هم که انتخاب ارگان ها باشد، دیگر از وزیر ورزش پیروی نمی کند و هر کاری دلش بخواهد انجام می دهد. خود به خود فدراسیون رها می شود و مشکلاتی به وجود می آید.
باید یک اتاق فکر با حضور افراد فنی تشکیل شود؛ افرادی که نسبت به ورزش دنیا آگاهی دارند و اساسنامه شورای المپیک آسیا، کمیته بین المللی المپیک، کمیته ملی المپیک و فدراسیون ها را مطالعه کرده باشند و نسبت به آنها آگاهی دارند. این اتاق فکر حتی می تواند محرمانه باشد و سوابق افرادی که دنبال ریاست فدراسیون هستند، بررسی کند. این مساله در مورد انتخاب مدیران باشگاه ها هم باید صورت بگیرد. اتاق فکر، وزیر ورزش وهرفرد تصمیم گیرنده برای ورزش باید شجاعت به خرج بدهند و سفارش پذیری نکنند و فرد با عنایت به سفارشات انتخاب نشود چون این به بدنه ورزش لطمه وارد می نماید. باید با دید باز و بدون رودربایستی کار صورت گیرد و به سفارش ها بدون تعارف نه بگویند. امیدوارم روزی برسد وزارت ورزش آنقدر قوی شود که بتواند از افراد توانا استفاده نماید.
*شما رئیس فدراسیون وزنه برداری هم بودید. فدراسیون را با چه شرایطی تحویل گرفتید؟
زمانی که فدراسیون وزنه برداری را تحویل گرفتم، تست دوپینگ ۹ نفر مثبت شده بود. مسئولیت فدراسیون را قبول کردم اما کار بسیار سختی بود چون که وقتی که تست ۹ نفر از تیم ملی مثبت می شود، شیرازه کار از بین می رود. وقتی کار را دست گرفتم، همه نفرات را جمع کردم و گفتم، هیچ کس اجازه ندارد در مورد آقای علی مرادی صحبت کند و ما هم اکنون می خواهیم کار را باردیگر شروع نماییم. حساب های فدراسیون را بررسی کردم که چقدر طلبکار هستیم و چقدر بدهکار. حق الزحمه داوران به مدت زیادی پرداخت نشده بود که آنها را تسویه کردم. پیشکسوتان را مانند مرحوم استاد ذهتاب، حکمت پور و نفرات دیگر جمع کردم و از نظرات آنها استفاده کردم.


*فکر می کنید چه کارهایی کردید که در وزنه برداری ماندگار شد؟
یکی از مسائلی که من احساس کردم که در فدراسیون وزنه برداری ضعیف کار شده بحث آموزش بود و تلاش کردیم که روی این مساله خیلی بیشتر کار نماییم. آن زمان حسین رضازاده دیگر به آن صورت توانایی لازم برای مسابقات نداشت و تلاش کردیم به شکل زیبا از وزنه برداری خداحافظی کند.
همینطور سعی کردیم حرمت پیشکسوتان و قهرمانان حفظ شود. ماهیانه مبلغی را به قهرمانانی که دوپینگشان مثبت شده بود، پرداخت کردیم و به آنها سرکشی کردیم. کم کم فدراسیون حالت عادی پیدا کرد و کلاس های آموزشی زیادی برگزار کردیم و رئیس فدراسیون جهانی و رئیس کمیته آموزش فدراسیون جهانی را دعوت کردیم که به ایران آمدند. کلاس های مختلف برای داوران، مربیان و ورزشکاران را برگزار کردیم.
قهرمانان خوبی را پرورش دادیم که در مسابقات جهانی نتایج خوبی گرفتند. با همکاری مجموعه آکادمی ملی المپیک و پیشکسوتان و فدراسیون پزشکی ورزشی، ۱۶ ساعت فیلم آموزشی ساخته شد. بیشتر از ۵۳ کلاس داخلی و بین المللی و استعدادیابی برگزار شد.
*آینده وزنه برداری را چطور می بینید؟
فدراسیون وزنه برداری توانایی زیادی دارد. سراسر ایران همچون استانهای اصفهان، خوزستان، شیراز و کرمانشاه وزنه برداران خوبی دارند که باید استعدادیابی شوند. نفرات جدیدی که بر سر کار آمده اند، آقای انوشیروانی و همکارانش می توانند موفق باشند اما باید مسائل گذشته را کنار بگذارند و از همه نفرات استفاده نمایند. تاماش آیان رئیس پیشین فدراسیون جهانی، دوست خیلی خوب من بود و دبیرکل کمیته ملی المپیک مجارستان بود، ارتباط نزدیکی داشتیم و هر زمان به مجارستان سفر می کردم، به منزلش می رفتیم. از این رابطه خیلی خوب استفاده کردیم و حتی پرداخت ۳۰۰ هزار دلار جریمه که برای دوپینگ ها بود را هم قسط بندی و پرداخت کردیم. باید ارتباط با فدراسیون جهانی خوب شود. امیدوارم کاری در وزنه برداری صورت گیرد که این رشته سرانجام پیدا کند و بتواند جایگاه خویش را به دست آورد.


*صحبت پایانی؟
ورزش ایران احتیاج به همبستگی و انسجام بین افراد و نهادهایی مثل وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک دارد. همینطور این دو نهاد باید از کرسی های بین المللی هم حمایت کنند تا این کرسی هایی که گرفته می شود حفظ شوند. باید در ورزش همبستگی و انسانیت حاکم باشد. مردانه عمل کنند و حرمت یکدیگر و افرادی که در ورزش زحمت کشیدند و هم چنین حرمت پیشکسوتان حفظ شود.




منبع:

1401/11/23
14:38:55
0.0 از 5
315
تگهای خبر: آموزش , استقلال , المپیك , بازی
این مطلب انجمن گلف را می پسندید؟
(0)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۸ بعلاوه ۱
انجمن گلف
ncgu.ir - مالکیت معنوی سایت انجمن گلف متعلق به مالکین آن می باشد